تابعیت و بی تابعیتی در هلند

تابعیت و بی تابعیتی در هلند

ما در این مقاله هدفی را دنبال میکنیم  که به مفاهیم تابعیت و بی تابعیتی  در هلند  برسیم وسرانجام در کشور هلند مورد تطبیق قرار بدهیم و به شما خوانندگان اطلاعاتی در باره روشهای اخذ تابعیت و بی تابعیتی در هلند بدهیم .  در ابتدا به بیان کلیات در رابطه با موضوع تابعیت و بی تابعیتی در هلند می پردازیم . موضوع اقامت وپیرو آن تابعیت یکی از مهمترین مسائلی است که افراد متقاضی مهاجرت برایشان پیش می آید و البته موضوع تابعیت و بی تابعیتی یکی از اصول مهم در قوانین بین الملل  می باشد که در انتخاب کشور مورد نظر خود مورد توجه قرار می گیرد.امیدوارم در این مقاله (تابعیت و بی تابعیتی  در هلند)با تمامی این مفاهیم آشنا شوید .

بیگانگان اشخاصی محسوب  می شوند كه تابعیت كشور دیگری را دارا می باشند ولی به دلایل شخصی خود در سرزمین دیگر سکونت دارند به همین خاطر، این اشخاص معمولا” از طرف مبدا مورد حمایت قرار خواهند گرفت و رابطه سیاسی ، حقوقی و معنوی بین شخص و كشور متبوعش وجود خواهد داشت. ولی شخص بدون تابعیت معمولا” از چنین رابطه ای با هیچ دولت یا كشوری برخوردار نخواهد بود و از همین روی نباید كشورها ملاك رفتار خودشان را با شخص بدون تابعیت کمترین رفتاری قرار دهند كه در خصوص با افراد بیگانه اعمال می نمایند. تابعیت (nationality) در اصطلاح حقوقی عبارت است از یك رابطۀ سیاسی/ حقوقی و معنوی كه شخصی را به دولتی معین مرتبط می دارد. بین دولت و فرد باید رابطه‌ای باشد كه آنها را به طرز واقعی با یکدیگر مرتبط سازد كه آن را اصطلاحا” تابعیت موثرمی نامند.

اصول حاكم بر تابعیت اشخاص

  • هر شخص باید دارای تابعیت باشد.
  • هیچ شخصی الزاما” نباید پیش از ۱ تابعیت داشته باشد.
  • تابعیت امری زوال ناپذیرو همیشگی نیست.

فواید تابعیت

  • عاملی است برای هویت ملی افراد
  • سبب استفاده از حقوق شهروندی می شود
  • موجب برخورداری از حقوق سیاسی، حق اشتغال خواهد شد
  • باعث حمایت دولت‌ها از مصالح اتباع می گردد

انوع تابعیت

تابعیت ذاتی

تابعیت اکتسابی

تابعیت ذاتی

تابعیت ذاتی عبارت است از که فرد با به دنیا آمدن به صورت اتوماتیک آن را کسب خواهند کرد. در کشورهای مختلف تابعیت ذاتی و یا اصلی از۲ روش به شهروندان اعطا می گردد :

تابعیت خونی

تابعیت خاکی

تابعیت خونی

شخص تابعیت خود را به دلیل تابعیتی که از پدر ومادر خود در هنگام تولد کسب می کند. اغلب کشورها تابعیت خونی را به رسمیت می شناسند، البته اخیرا” در بعضی از کشورهای مهاجر پذیر، محدودیت هایی را نسبت به این نوع  از تابعیت به دلیل موقعیت جغرافیایی که شخص در آنجا متولد شده است، قائل شده اند. در قوانین  کشور ایران هیچ محدودیتی در اعطای این نوع  از تابعیت وجود ندارد.

تابعیت خاکی

شخص تابعیت خود را صرف نظر از اینکه پدر و مادرش دارای چه تابعیتی هستند و صرفا” به دلیل متولد شدن در کشوری مشخص کسب می کند. کشورهای آمریکا و کانادا این تابعیت را به رسمیت می شناسند.

سیستم خون

سیستم خون را تابعیتى نسبى مى نامند،  دراین سیستم  که داراى قدمت تاریخى است، زمانى که ارزش سرزمین به عنوان یکى از عناصر تشکیل دهنده کشور هنوز شناخته نبود، این سیستم معیار پیوند شخص به خانواده هاى تشکیل دهنده یک ملت بود و مى توانست سبب رابطه تابعیت او با یک ملت  مشخص باشد. به موجب این سیستم تابعیت به وسیله نسب به کودک تحمیل مى شود، یعنى طفل به محض ولادت تابعیت والدین خود را بدست می آورد. حال اگر تابعیت پدر و مادر واحد نباشد به موجب قوانین بیشترکشورها کودک همانگونه که نام خانوادگى پدر را کسب مى کند، تابعیت پدر نیز به او منتقل مى شود.مانند کشور هلند

سیستم خاک

سیستم خاک عبارتست از روشی که به موجب آن تابعیت را از طریق زادگاه شخص معلوم مى نمایند. یعنى هر فرد تابعیت کشور زادگاهش را خواه داشت و از آنجا که هر کس ناچار در محلى متولد مى شود و آن محل نیز جزء قلمرو دولتى محسوب است، چنانچه همه کشورها متفقا”این سیستم را قبول کنند، دیگر آپاترایدى  پیدا نمى شود، یعنى هیچ فردى بدون تابعیت پیدا نخواهد شد.

ترکیب دو سیستم خون و خاک

حقوقدانان معتقدهستند که روش خون و خاک را نمى توان در مقابل همدیگر قرارداد، بلکه یکى را  باید مکمل دیگرى دانست؛ زیرا هر کدام از این دو سیستم به تنهایى داراى مزایا و معایبى هستند  و هر کشورى بنا به اوضاع و احوال خویش قوانینی را در رابطه با تابعیت وضع مى کند و معمولا” کشورهاى کوچکتر اما پرجمعیت (مانند سوئیس) سیستم خون را براى تابعیت برمى گزیند؛ چونکه از این روش اتباع آن در هر کشورى که کونت داشته باشند و اطفال آنها در هر کشورى متول شوند داراى تابعیت سوئیس خواهند بودو کشورهاى مهاجر پذیر که مى توانند براى اتباع سایر کشور ها کار و مسکن تأمین کنند سیستم خاک را پذیرفته اند .در حال حاضر در اغلب کشورها قاعده تعیین  کننده تابعیت ترکیبى است از این دو روش خون و خاک.

كنوانسیون مربوط به اشخاص بدون تابعیت

در قطعنامه ۶۲۹ مجمع عمومی  سازمان ملل به تاریخ ۶ نوامبر ۱۹۵۲ مجمع در خصوص بهبود وضعیت اشخاص بی تابعیت اظهار كرد و از شورای اقتصادی اجتماعی۲ خواست كه اقدام  به تهیه پروتكلی در خصوص وضعیت اشخاص بی تابعیت بنماید .

بعد از لازم الاجرا شدن كنوانسیون وضعیت اشخاص پناهنده در ۲۲ آوریل ۱۹۵۴ شورا از طریق قطعنامه ۵۲۶ در تاریخ ۲۶ آوریل ۱۹۵۴ تصمیم اتخاذ کرد که از روش برگزاری یك كنفرانس به بررسی و تجدید نظر و اصلاح در خصوص پیش نویس پروتكل وضعیت اشخاص بی تابعیت بپردازد.

این كنفرانس در سازمان ملل در نیویورك در سپتامبر ۱۹۵۴ برگزار شد. در طی این كنفرانس اعضا حاضر به این نتیجه رسیدند كه به جای یک پروتكل الحاقی به كنوانسیون وضعیت اشخاص پناهنده به طور خاص اقدام به تدوین یك كنوانسیون جداگانه برای وضعیت اشخاص بی تابعیت بنمایند .این كنوانسیون در تاریخ ۲۸ سپتامبر ۱۹۵۴ تصویب شد و در تاریخ ۶ ژوئن ۱۹۶۰ لازم الاجرا شد. كنوانسیون برای هر شخصی كه توسط هیچ دولتی به عنوان تبعه شناخته نشود لازم الاجرا می باشد.

از جمله حقوقی كه برای اشخاص بدون تابعیت در این كنوانسیون گنجانده شد می توان به موارد زیر اشاره كرد :

حق آزادی مذهب

همچنین بحث در خصوص اموال و دارایی های منقول و غیرمنقول پرداخته است و بیان شد كه كشورهای متعاهد در خصوص كسب اموال منقول و غیرمنقول و سایر حقوق مرتبط با آن رفتاری شایسته باشد یا این برخورد با سایر خارجی ها حداقل یكسان باشد.

در ماده ۱۴ به موضوع مالكیت معنوی و صنعتی در خصوص اشخاص بدون تابعیت پرداخته شده است و شخص بدون تابعیت در خصوص حمایت از مالكیت ادبی و هنری، علمی و … از حمایت مشابه اشخاصكشور محل سكونتش برخوردار خواهد بود.

درمورد حق اقامه دعوی طبق این كنوانسیون در ماده ۱۶ چنین مقرر بیان شده است:

هرشخص بدون تابعیت در خاك كشورهای متعاهدین در اقامه دعوا آزاد وحق دسترسی او به محاكم باید آسان باشد.

دولتهای متعاهد در خصوص اشتغال به کسب و کار، با اشخاص بدون تابعیتی كه معمولا در خاك آنها اقامت دارند تا حد امكان برخوردی شایسته خواهند داشت .

بر طبق  این کنوانسیون در خصوص مشاغل غیر حقوق بگیری مانند كشاورزی، صنعت، وهمچنین ثبت شركتهای تجاری وصنعتی با اشخاص بدون تابعیت دولتهای متعاهد تا حد ممکن بر خوردی شایسته داشته باشند

در صورتی  كه نظام جیره بندی برای آحاد مردم یك كشور برقرار می گردد تا توزیع عمومی اجناس نایاب منظم گردد با اشخاص بدون تابعیت همچون افراد كشور بر خورد گردد.

تا جائیكه مسكن تابع اصول و مقررات  است و یا در كنترل مقامات دولتی است نسبت به اشخاص بدون تابعییت رفتاری تا حد امكان مناسب خواهند داشت

دولتهای متعاهد با اشخاص بدون تابعیت و در زمینه های آموزش ابتدایی مانند تبعه  كشورخود بر خورد نمایند.

دولتهای متعهاهد در خصوص طبقات تحصیلی به اشخاص بدون تابعیت رفتاری تا حد امكان منسب خواهند داشت و به  اشخاص بی تابعیت هم تخفیفات تحصیلی باید داده شود .

دولتهای متعاهد در خصوص امدادهای عمومی با اشخاص بدون تابعیت كه معمولا در سرزمین آنها اقامت دارند برخوردی مشابه تبعه خود خواهند داشت .

مسائلی از جمله  دستمزد ، حق تاهل ، مدت كار، اضافه كاری، ، شرایط كار در منزل خود ، سن قبولی استخدام فراگیری و آموزش  های حرفه ای، كار کردن  زنان و نوجوانان و برخورداری از مزایایی كه طبق مقررات جمعی تعیین می شود.

تامین اجتماعی

امكانات مربوط به حوادث كاری/ بیماریهای ناشی از كار/ بارداری / بیماری /معلولیت/ پیری و فوت بیكاری مخارج خانوادگی طبق مقررات كشور از سوی سازمان تامین اجتماعی در نظر گرفته خواهد شد

در مسئله حقوق افراد بی تابعیت از جانب دولتهای طرف این كنوانسیون می توان فهمید  كه در كل حقوق اعطایی به این اشخاص شامل ۲ قسمت می گردد :

حقوقی كه در آن اشخاص بدون تابعیت و اتباع كشور با یكدیگر برابر فرض شده اند و از حقوقی برابربرخوردار خواهند بود وقسمت دیگر شامل آن دسته از حقوقی می باشد كه اشخاص بدون تابعیت از حقوق به مراتب پایین تر از اتباع كشور بهره مند خواهند شد  .

امروزه توافقات بین المللی در مورد حداقل رفتار با بیگانگان وجود دارد ولی به در حال به هیچ عنوان نمی توان گفت كه این توافقات به اندازهای دارای قدرت اجرایی هستند كه همه کشورها  را موظف نمایند تا به یك شیوه  با بیگانگان رفتار نمایند و آنچه در این رابطه تا به حال ملاك بوده  قوانین داخلی خود دولتها  بوده است كه رفتار و حد و حدود امتیازهای اعطایی به بیگانگان را مشخص خواهد کرد.

علاوه بر مسائل فوق می بایست به این مسئله نیز اشاره نماییم كه بی بهره بودن از تابعیت در شرایطی باعث عدم دسترسی شخص به حقوقی  می شود كه بسیاری از این حقوق جزحقوق بشر قلمداد می شود. مانند حق ایجاد  انجمن ها و سندیكاها و حضور در مشاركت های سیاسی و بهره مندی از مزایای ویژه از جمله حق انتخاب شدن و حق انتخاب نمودن نماینده کشور

ولی با توجه به تمام موارد  مذکور فوق نباید این واقعیت را نادیده انگاشت كه  این كنوانسیون تلاش نموده است تا استانداردهایی را در خصوص رفتار با اشخاص بی تابعیت پدید آورد .

شرایط لازم جهت اخذ تابعیت کشور هلند

  • دارای اجازه اقامت دائم در کشور هلند
  • عدم داشتن سابقه محکومیت در مدت چهار سال از تقاضای اخذ تابعیت
  • شخصی که سن زیر ۱۸ سال دشته  باشد و به مدت ۳ سال تحت قیمومیت یک خانواده هلندی باشد
  • مدت ۵ سال اقامت درکشور هلند ، آروبا ، سن مارتین اقامت داشته باشد.
  • اگر شخص با یک تبعه ی هلندی ازدواج کرده ومدت ۳ سال از آن گذشته باشد و مدت ۱۵ سال نیز در این کشور اقامت داشته باشد
  • اگر فردی بی تابعیت باشد و مدت ۳ سال در هلند زندگی کرده باشد

 

در پایان باید به این نکته بپردازیم که مسئله تابعیت و بی تابعیتی به خصوص در هلند یکی از مهمترین مسائل قوانین بین الملل می باشد که این امر سبب معضلات فراوان شده است بعضی از اشخاص با ترک کشور خود وبه دلایل شخصی که در فوق به آنها رسیدگی کردیم  تابعیت کشور خودرا ازدست می دهند وبه دنبال تابعیت یک کشور دیگر می روند البته  بعضی ازکشورها با پذیرفتن سیستم خاک و بعضی دیگر با پذیرفتن سیستم خون  توانسته اند از بی تابعیتی اشخاص جلوگیری کنند که البته با تمام این تفاسیر مشکلاتی در این زمینه در سطوح بین المللی برای افراد   و دولتها پیش می آید امیدوارم این مقاله خاص (تابعیت و بی تابعیتی در هلند)کمکی به افزایش دانش شما کرده باشد.

 

نگارنده:علی ابراهیمی

0 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟
خیالتان راحت باشد :)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *